ستارگان نظمی دارند. خداوند این نظم را از منظرِ ناظرِ زمینی چنان قرار داده است که ناظر زمینی بتواند استفاده کند. نوع استفاده از نجوم در دورانهای مختلف تفاوت داشته است.
بهعنوان مثال در زمان ابراهیم (ع) برخی افراد از نجوم استفاده میکردند؛ ایشان هم در نوجوانی از نجوم برای دیدن آیندهها استفاده کردند. خداوند در در سورۀ صافات مطرح میکند که ایشان آینده را نگاه کردند و حتی ماجرای شهادت امام حسین (ع) را متوجه شدند. ایشان با نگاه به ستارگان، نسبتِ امام حسین (ع) با رسولالله (ص) و ماجرای شهادت امام حسین (ع) را فهمیدند. ابراهیم (ع) از این موضوع آنقدر ناراحت میشوند که میگویند: ﴿فَقالَ إِنِّی سَقیمٌ﴾ [۱]، من بیمارم. این موضوع تا این اندازه بر روی ایشان اثرگذار بود.
مدتی بعد، در زمان یوشع (ع) (وصی حضرت موسی (ع) ) نظم آسمان با «رد الشمس» از منظر ناظر زمینی تغییر داده شد. با رد الشمس، موقعیت خورشید در آسمان تغییر میکند. پس به تبع این واقعه، روشهای نظاره باید فرق میکرد.
مدتی بعد، در زمان سلیمان (ع) با ماجرای ﴿رُدُّوها عَلَیَّ﴾ [۲]، نظم آسمان دوباره از منظرِ ناظرِ زمینی بههم ریخت. ستارهها جابهجا نشدند؛ ولی همین که در چرخش زمین تغییر داده شد، آسمان از منظر ناظر زمینی بههم ریخت و دوباره دانشمندان سعی کردند مسائل را مطابق با نظم جدید دنبال کنند.
نظم جدید آسمان با آمدن اسلام
پس از آمدن اسلام، باید نظم جدیدی در آسمان قرار داده میشد. آمدن اسلام را علت ضرورت تغییر نظم آسمان بدانیم. به این خاطر مولا امیرالمؤمنین (ع) به اذن رسولالله (ص)، دو یا سه بار رد الشمس انجام دادند. چند کتاب دربارۀ رد الشمس نوشته شده است.
درباره این موضوع صرفاً اینطور گفته میشود که نظم آسمان از منظر ناظر زمینی بههم ریخته شد؛ ولی این موارد دلیل دارد. یک رسول خدا یا یک امام (ع) سرخود این کار را انجام نمیدهند؛ بلکه با دلیل انجام میدهند و با این کار نظم جدیدی را برقرار میکنند. ایشان نظم قدیم را منسوخ میکنند و نظم جدیدی را اعمال میکنند. این رد الشمسها یک مصداق جالب از «ناسخ و منسوخ» است که بهواسطۀ ولیّ خدا انجام میشد. تقریباً در شب ظهور، یک بار دیگر نظم ستارگان بههم میریزد. دو مجموعه آیه در این زمینه وجود دارد؛ حداقل دو آیه وجود دارد: آیات ۷۱ و ۷۲ سوره قصص. خدا در آیه ۷۱ سوره قصص میفرماید: ﴿ قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَیْکُمُ اللَّیْلَ سَرْمَداً إِلى یَوْمِ الْقِیامَهِ مَنْ إِلهٌ غَیْرُ اللَّهِ یَأْتیکُمْ بِضِیاءٍ أَ فَلا تَسْمَعُونَ﴾ اگر خدا شب را برایتان طولانی کند، چه کسی میخواهد شب را به وضع قبلی برگرداند؟ در حدیثی وجود دارد که شب ظهور به اندازۀ سه شب طول میکشد. در آیۀ ۷۲ سوره قصص خدا میفرماید: ﴿ قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَیْکُمُ النَّهارَ سَرْمَداً إِلى یَوْمِ الْقِیامَهِ مَنْ إِلهٌ غَیْرُ اللَّهِ یَأْتیکُمْ بِلَیْلٍ تَسْکُنُونَ فیهِ أَ فَلا تُبْصِرُونَ﴾، اگر خدا روز را برایتان طولانی کند، چه کسی میخواهد به وضعیت قبلی برگرداند؟ در حدیث هست که روزِ منتهی به ظهور، سه شبانهروز طول میکشد. از جمع این دو روایت نتیجه میشود که یک منطقه از زمین سه شبانهروز، شب است و یک منطقۀ دیگر از زمین سه شبانهروز، روز است. یعنی نوع چرخش زمین تغییر میکند. به این صورت که شیئی با زمین اصابت میکند و آن را از مسیرش خارج میکند و نوع گردش زمین عوض میشود؛ یا به این صورت که مثلاً ﴿عِباداً لَنا أُولی بَأْسٍ شَدیدٍ﴾[۳] اشاره میکنند و حرکت زمین را تغییر میدهند. کیفیت این ماجرا را هنوز نمیدانیم. اما میدانیم که در شبِ ظهور چنین اتفاقی میافتد. این موضوع مربوط به آینده است که پس از آن و از شب ظهور، نظم آسمان برای ناظران زمینی متفاوت میشود و آنچه که میبینند فرق میکند.
دورههای نظم آسمان از منظر ناظر زمینی
اما نظم حال حاضر آسمان، از چه موقع قرار داده شده است؟ از زمان امیرالمؤمنین (ع) به این شکل است. نظمی که الآن وجود دارد، از زمان سلیمان (ع) نیست، از زمان یوشع (ع) نیست؛ بلکه از زمان امیرالمؤمنین(ع) و با ماجرای «رد الشمس» امیرالمؤمنین(ع) است. این موضوع جالب است.
میتوان نظم آسمان از منظر ناظر زمینی را، به چند دوران تقسیم کرد:
۱- دوران تا قبل از یوشع (ع)؛
۲- دوران یوشع (ع) تا سلیمان (ع)؛
۳- دوران سلیمان (ع) تا امیرالمؤمنین (ع)؛
۴- از زمان امیرالمؤمنین (ع) تا شب ظهور؛
۵- دوران پنجمِ نظاره به آسمان از شب ظهور شروع میشود.
در حال حاضر در دورۀ چهارم نظاره به آسمان هستیم. عامل این دوره، امیرالمؤمنین (ع) هستند. اینچنین نیست که ایشان یک سنگ را پرت کرده باشند و معلوم نباشد چگونه روی زمین بایستد! خیر، نظم و نظام دارد، علت دارد. نظم آسمان از زمان رسولالله (ص) تا صبح ظهور، باید نظم خاصی باشد. مولا امیرالمؤمنین (ع) عامل این نظم شدند. آن چیزی را که باید قرار داده میشد، با «رد الشمس» انجام دادند.
خودِ این موضوع بسیار جالب است. در کتبِ رد الشمس، به چراییِ آن نمیپردازند؛ تنها بیان میکنند که رد الشمس «انجام شد». ما از منظرِ «چرا رد الشمس؟» وارد شویم. رد الشمس انجام شد، چون نیاز به نظم جدیدی در آسمان از منظر ناظر زمینی بود. مولا امیرالمؤمنین (ع) آن نظمی که باید در آسمان میبود را قرار دادند. اگر از منظر چراییِ مطلب نگاه کنیم، این جمله به صورت یک پاسخ کلی بسیار جالب میشود.
منظرهای متفاوت به آسمان در ادیان مختلف
حال به این مسئله بپردازیم که حضرت چهکار کردند و چه نظمی را باید قرار میدادند؟ نظم جدید چند قابلیت باید داشته باشد:
۱) کشف برنامههای خدا از طریق آسمان
خداوند از زمان رسولالله (ص) از مردم یک موضوع را خواسته است که در قرآن هم وجود دارد؛ و آن کشف برنامههای خدا از طریق آسمان است. پس این موضوع باید واقع میشد. این قابلیت در دورانهای گذشته هم وجود داشته است. پس این عنوان با عناوین در دوران گذشته مشترک است.
۲) تعیین منظر ادیان مختلف به آسمان و آشکار شدن قیمت هر منظر
منظر ادیان مختلف به آسمان باید تعیین شده و قیمت هر منظر آشکار شود. یعنی به عنوان مثال، یک منظر نسبت به آسمان وجود دارد که مخصوص زرتشتیها است. زرتشتیها باید از آن منظر، قوی یا ضعیف، نگاه کنند. سهمیه زرتشتیها در نظامِ جدید این است. دورانی که امیرالمؤمنین (ع) ایجاد کردند اینچنین است. ایشان برای زرتشتیها سهمیه قرار دادند و گویی به آنها گفته شده است که سهمیۀ شما این است و مثلاً از منظر این ستاره نگاه کنید. برای یهودی منظر دیگری قرار داده شدهاست و به آنها گفته میشود که مثلا باید از منظر این ستارهی دیگر نگاه کنید. مسیحیها نیز منظر دیگری قرار داده شده است. البته خود مسیحیها به چند دسته تقسیم میشوند. به عنوان مثال مسیحیان موحد و مسیحیان مشرک. یهودیها نیز دستهبندی میشوند. به عنوان مثال یهودیان موحد و یهودیان قائل به ﴿یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَهٌ﴾[۴]. در مسلمانها، برای شیعیان امیرالمؤمنین (ع) و غیر شیعیان. یعنی منظر مسلمانها و زاویۀ نگاه مسلمانها نیز باید دستهبندی شده باشد.
حال میگوییم که بهترین و پرکاربردترین منظر، باید مخصوص مسلمانها باشد. در بین مسلمانان نیز، منظر شیعیان باید بهترین باشد. یعنی در نظمی که خداوند در آسمان قرار داده است، باید حقانیت شیعه اثبات شود؛ بدین شکل که دستِ شیعیان باید در بهرهبرداری از آسمان بازتر باشد و این موضوع باید به رُخ کشیده شود: «هر کسی که شیعه است، باید اجازۀ بهرهبرداری داشته باشد». چون این منظر در اصل، منظر شیعیان است. چه کسی این نظم آسمان را قرار داده است؟ این آسمان متعلقِ به خداست و امیرالمؤمنین (ع) با ماجرای رد الشمس این نظام را در آسمان قرار داده است؛ از ۱۴۰۰ سال پیش تا صبح ظهور این نظام برقرار است. در اختیار ما نیست که بگوییم میخواهیم یا نمیخواهیم. در این صورت به زیبایی حقانیت کار مولا و حقانیت شیعیان مولا مشخص شود. این نظام را باید پیدا کنیم؛ یعنی بدانیم که اصول چیست.
این فعل امیرالمؤمنین بر چه اساسی است و چرا مولا این کار را کردند؟ این یکی از مصادیق منهاج است: ﴿لِکُلٍّ جَعَلْنا مِنْکُمْ شِرْعَهً وَ مِنْهاجاً﴾[۵]، برای هر مذهب شریعت و منهاجی قرار داده شدهاست. شریعت را رسولالله (ص) آوردند و امیرالمؤمنین (ع) اینگونهی منهاج را به اذن رسولالله (ص) برقرار کردند: به مردم گفته شده است که بیایید به آسمان نظاره کنید؛ ولی هر کدام، به حسب دینتان، اجازه دارید از یک منظر خاص به آسمان نگاه کرده و بهرهبرداری کنید. آنکه دین یا مذهبش به حق نزدیکتر باشد، اجازۀ بهرهبرداریِ بیشتری دارد، همچنین وسعت و تنوع بهرهبرداریش بیشتر است. او میتواند مقولات را تا زمانهای دورتری بهرهبرداری کند، میتواند مقولاتِ متعدد را با دقت بیشتری بهرهبرداری کند. آن کسی که با حق فاصلۀ بیشتری دارد، بهرهبرداریش کمتر است.
اگر بتوان این موضوع براساس ستارگان نشان داد، بسیار جالب خواهد بود. این موضوع اگر تنها یک داستان باشد، ارزشمند است و لذت دارد؛ چه رسد به اینکه بتوان اثبات کرد که نظم ستارگان اینگونه است و با ماجرای رد الشمس، خداوند چنین قابلیتی را در آسمان قرار داده است.
این موضوع را مسئله خودمان قرار دهیم. حتی اگر یک مسئلۀ فرضی باشد، جایگاه دارد که انسان چند سال روی این موضوع زحمت بکشد و این موضوع را پیدا کند. این موضوع، فعل امیرالمؤمنین (ع) است. چطور میشود فعل مولا بیحساب و کتاب باشد؟ مگر امکان دارد؟ در فعل یک معمار که در شهری دوردست یک بنا ساخته است، حساب و کتاب وجود دارد؛ چطور ممکن است در فعل امیرالمؤمنین (ع) حساب و کتاب نباشد؟
یک روش برای دنبال کردن جواب این مسئله، جستوجو در آیات قرآن است تا اینکه سرنخهایی از درون آیات بهدست آید. ولی اینها تنها سرنخهای چارچوبها خواهند بود، پیگیریِ عملی نیست. انسان برای کارِ عملی، باید در رصدخانه قرار بگیرد، نظاره کند و دنبال جواب مسئلهها بگردد یا اینکه بخواهد این نظریهها را به سمت اثبات ببرد. گاهی ذهن انسان کاملاً خالی است، هیچی نمیداند. از خود میپرسد که دنبال چه بگردم؟ اما با این موضوع، انسان میداند که میخواهد دنبال چه چیزی بگردد. انشاءالله به مرور مسئلهمان دقیقتر شود تا بهتر بتوان به سمت حل مسئله پیش رفت.
[۱] صافّات۸۹
[۲] ص۳۳ – ﴿رُدُّوها عَلَیَّ فَطَفِقَ مَسْحاً بِالسُّوقِ وَ الْأَعْناقِ﴾.
[۳] إسراء۵ – ﴿فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولی بَأْسٍ شَدیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولاً﴾.
[۴] مائده۶۴ – ﴿وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَهٌ غُلَّتْ أَیْدیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشاءُ وَ لَیَزیدَنَّ کَثیراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیاناً وَ کُفْراً وَ أَلْقَیْنا بَیْنَهُمُ الْعَداوَهَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى یَوْمِ الْقِیامَهِ کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَها اللَّهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدینَ﴾.
[۵] مائده۴۸ – ﴿وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتابِ وَ مُهَیْمِناً عَلَیْهِ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ عَمَّا جاءَکَ مِنَ الْحَقِّ لِکُلٍّ جَعَلْنا مِنْکُمْ شِرْعَهً وَ مِنْهاجاً وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّهً واحِدَهً وَ لکِنْ لِیَبْلُوَکُمْ فی ما آتاکُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمیعاً فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ فیهِ تَخْتَلِفُونَ﴾.
چطور میشه به آسمان نگاه کرد و بهره برد؟ این خیلی عجیب هست. یک آقایی با دیدگاه مشرکانه در یوتیوب مطالبی از نجوم میگوید و بعضی برداشته ایش دقیق است اما من هیچ برداشتی از آسمان ندارم.
لینک: https://www.youtube.com/channel/UCKgJzhgN0tkCGOeYk8D_Q4A/videos
مطالب این آقا منو اذیت کرد. تا این که به سایت شما رسیدم. ممنون
اگر راهی هست که مومنین می توانند به آسمان نگاه کنند و بهره ببرند برای من هم بفرستید.