محدود شدن مرحله به مرحلة اجنه در آسمان
اجنه طبق آیات اول سوره صافات جسم برزخی ندارند اما بسیار کنجکاوند و با جسم دخانی میخواهند آنجا بروند. خداوند میفرماید مسیر این است و سر راه به شدت اذیت میشوید و عملا راه بسته است.
شیاطین تا زمان بعثت در آسمانها حرکت میکردند . در آیة ۸ سورة جن قول اجنه مطرح میشود که: «وَ أَنّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَسًا شَديدًا وَ شُهُبًا»؛ وقتی خواستیم حرکت کنیم به سمت آسمان دیدیم که به شدت با نگهبانان و شهاب از آن محافظت میشود. پس معلوم است که تا قبل از آن شهابها کار نمیکردهاند. در آیة ۹ ادامه کلام اجنه آمده است: «وَ أَنّا کُنّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ اْلآنَ يَجِدْ لَهُ شِهابًا رَصَدًا». پس از یک زمانی خداوند شهابها را فعال کرده و در یک دید کلی تا یک زمانی خداوند از آسمانها حفاظت نمیکرده است. سپس خداوند از بالا به سمت پایین، منطقه به منطقه آسمانها را بسته است. در نهایت، گزارش آخرین منطقة بسته شدن آسمان در آیات ۸ و ۹ سوره جن آمده است. آیات مختلف قرآن در زمینه تعقیب با شهاب، یا تهدید توسط ملایک، مربوط به بخشهای مختلف بسته شدن است. در سورة صافات این موضوع مطرح است که اجنه وقتی میخواستند تا مناطق اعلا بروند با شهابها زده میشدند؛ اما آیات ۸ و ۹ سورة جن مربوط به این است که حتی از منطقة منظومة شمسی هم نمیتوانند خارج شوند.
در آیات قبلی سورة جن مطرح میشود که علت این ماجرا هم بعثت است. در آیة ۷ جن میفرماید: «وَ أَنَّهُمْ ظَنُّوا کَما ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَبْعَثَ اللّهُ أَحَدًا»؛ فکر میکردند هیچ وقت بعثتی واقع نمیشود. از آنجا که میبینند نمیتوانند به سمت آسمان حرکت کنند، میفهمند که بعثتی واقع شده است. میگویند که تعجب کردیم که چرا ما اجازه عبور نداریم. این موضوع در مناطق پایین آسمان است؛ چون همین که میخواهند آسمان را لمس کنند، نمیتوانند. مثلا وقتی «سفینة وویجر» که از منظومه شمسی خارج شد، میگویند وارد فضای لایتناهی شد. در ذهنمان دستهبندی میکنیم و یک قسمتی را حریم منظومة شمسی میدانیم و فراتر از آن را حریم آسمان لایتناهی. به نظر میرسد در آیات ۸ و ۹ سوره جن این مسأله مطرح است. از منظومه شمسی خارج شدن را آنها با تعبیر «أَنّا لَمَسْنَا السَّماءَ» بیان میکنند. همین که آمدیم لمس کنیم، بلافاصله با نگهبانان عجیب و غریب و شهاب مواجه شدیم و از اینجا فهمیدیم که بعثت واقع شده است.
ادامه بحث در مورد اینکه چرا بعثت رسول الله(ص) نیاز به این محافظت دارد، در سورة حجر آمده است. آنجا مطرح میشود که خداوند چگونه منطقه آسمانها و دخان و زمین را محافظت میکند تا نزول وحی، بدون خطر باشد. در آیة ۶ سورة حجر گفته میشود: «وَ قالُوا يا أَيُّهَا الَّذي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ»؛ گفتند ای کسی که میگویی ذکر بر من نازل شده، تو توسط اجنه کمک میشوی. مجنون به معنای دیوانه نیست. آنها میگفتند تو مدیومی و اجنه به تو مطلب گفتهاند و خود آنها هم از ملایک گرفتهاند. بعد خدا شروع میکند و کل ساختار سوره حجر درباره این است که خدا میفرماید که من چگونه آسمان را حفاظت کردم و امکان ندارد شیطانی بخواهد نزدیک شود و استراق سمع کند.
در زمان بعثت رسولان گذشته این ماجرا واقع نشد. لذا اگر این تهمت به رسولان گذشته زده میشد، این شبهه وجود داشت. در زمان اسلام، خداوند راه این موضوع را کلا بسته است.
شیاطین و اجنه از ابتدا تا یک محدودهای در آسمان میتوانستند بروند. اینکه بعضی از اجنه به همراه ملایک مشغول تقدیس بودند، مربوط به زمان ترکیب آسمانها بوده است. این موضوع در شرایط احسن تقویم بود که ملکوت هم ظاهر بود؛ نور فطرت دیده میشد؛ عالم ارواح هم ظاهر بود؛ یعنی نمود مادی داشتند. اگر نمود مادی نمیداشت به آن «مشهود» گفته میشد. در آن شرایط بود که شیطان در آسمانها بالا میرفت. اما برای اینکه بعد از هبوط آدم(ع) شیاطین در آسمانها بالا رفته باشند، آیهای سراغ نداریم. بنابراین آسمان اول مرحله به مرحله محدود و بسته شده است.
به هر حال باید دقیقتر بررسی شود که آیاتی که مربوط به سیر محدود کردن اجنه است، آیا حاکی از محدود کردن اجنه درون آسمان اول است، یا محدود کردن اجنه از رفتن به آسمانهای بالاتر هم مطرح است.