اقطار آسمانها و زمین
یکی از موضوعات جالبی که قرآن دربارة آسمانها و زمین در سورة الرّحمن مطرح میکند، بحث «اقطار السماوات و الارض» است. خداوند در آیة ۳۳ سورة الرحمن میفرماید: «يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ اْلإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطارِ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ فَانْفُذُوا لا تَنْفُذُونَ إِلاّ بِسُلْطانٍ»؛ اگر میتوانید در قطرهای آسمانها و زمین نفوذ کنید. فقط با سلطان میتوانید این کار را بکنید! اما این قطرها چیستند؟ از آیة ۳۵ به نظر میرسد ورود از طریق مرکز ستارهها میسر است: «يُرْسَلُ عَلَيْکُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ فَلا تَنْتَصِرانِ»؛ اگر بخواهید وارد شوید، ما شرارههایی از آهن گداخته و مس، بر سر شما ارسال میکنیم. کجای آسمانها شرارههایی از آهن و مس وجود دارد؟ در مرکز ستارهها؟ یا ابرها؟ یا … از این آیه بر میآید که راه حرکت به سوی اقطار آسمانها و زمین از مرکز ستارههاست، که شرارههای آهن و مس آنجا هستند.
طبق قرآن ما نه آسمان داریم: هفت آسمان برزخی و آسمان دخان و مادی؛ که زینت آسمان اول برزخی هستند. در این آیات صحبت از اقطار آسمانها و زمین است. این موضوع میتواند منشأ معلومات زیادی شود. راه نفوذ به اینها چیست؟
قطر یک شیء یعنی یک جا بایستید و عمیقترین و دورترین جای آن طرف آن را بخواهید ببینید؛ این میشود قطر. اگر شما بخواهید به آسمانهای هفتگانه وارد شوید و به اعماق آسمانها برسید، راه ورود از مرکز ستارگان است. سلطان یعنی سفینهای که با آن بتوانید داخل خورشید و به سمت مرکز خورشید بروید و از مرکز خورشید به سمت اقطار آسمانها بروید؛ یا دستگاهی که با آن به سمت مرکز زمین و از آن طریق به سمت اقطار زمین بروید. به این ترتیب، باب مقولات جدیدی در علم باز میشود که الان حتی سرنخ آنها هم در علم جدید مطرح نیست. در علم جدید نه آسمانهای هفتگانه مطرح است، نه اقطار آنها، و نه راه نفوذ به آنها. اما این موضوعات در این آیات مطرح میشود. از طریق نوعی تکنولوژی باید وارد ستارگان شوید که حرارت شدید مرکز ستاره به شما آسیب نزند. این آیات سرنخ تکنولوژی است؛ پس شدنی است و باید چنین دستگاهی ساخت. اگر وارد شوید، از این مقوله سر در میآورید. این موضوع میتواند در علوم امروز منشأ علوم و تکنولوژی شود.
مثلا در فیزیک جدید میگویند که آهن در ستارهها تولید میشود؛ اما در باره مس شک دارند. در این آیه صحبت از شرارههای های آهن و مس شده است؛ جریانات داخل ستارهای. انسان برای رفتن به مرکز ستاره، باید با این جریانات مواجه شود.
وقتی یک ستاره را نگاه میکنید، بیرون آن جریاناتی هست؛ مانند امواج الکترومغناطیس و شرارههایی که از سطح ستاره بلند میشود و دوباره روی سطح آن میریزد. اینها جریانات بیرونی است. اما جریانات درونی هم وجود دارد که باید در مورد آن تحقیق شود.
پس در سوره الرحمن راه حرکت به سمت مرکز آسمانها مطرح میشود. سورة بعد از الرحمن، سورة واقعه است. در سورة واقعه، بحث «مواقع النجوم[۱]» که دربارة خروج از آسمان ستارگان است، مطرح شده است. احتمالا بحث «سیاهچاله» در قرآن، با عنوان مواقع النجوم آمده باشد.
[۱] فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظيمٌ (واقعه: ۷۴ و ۷۵)