دعوت خدا به دیدن و توجه به آسمانها
دلیل بعدی برای اینکه چرا به آسمان بپردازیم، دعوت خداست برای دیدن و توجه به آسمانها. این دعوت هم بارها در قرآن مطرح شده است؛ از جمله در آیه ۱۸۵ سوره اعراف: «أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»؛ آیا به ملکوت آسمانها و زمین نگاه نمیکنند؟ یا در آیه ۱۰۱ سوره یونس خداوند میفرماید: «قُلِ انْظُرُوا ما ذا فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما تُغْنِی الْآیاتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا یُؤْمِنُونَ». در این آیه به چه مقولاتی دعوت میشویم؟ به چیزهایی که در آسمانها و زمین وجود دارد و آیات و انذارهایی که در این محدوده هستند.
پس طبق آیه ۱۰۱ یونس باید به سه چیز بپردازیم:
۱ـ «ما ذا فی …»، آنچه در آسمانها و زمین هستند؛
۲ـ آیات موجود در آسمانها و زمین؛
۳ـ انذارهای موجود در آسمانها و زمین.
این دعوت خدا یا به نوعی امر خداست. اگر خفیفتر بخواهیم بگوییم، دعوت است. خداوند دعوت میکند که از این سه بُعد، به آسمانها و زمین نگاه کنیم: «ما ذا فی …»، آیات، نُذُر (انذارها).
آیات چیزهایی در بالا هستند که در زمانی خاص و در مکانی خاص واقع میشوند. انذار هم همین طور است. انذار به فلان ماجرا، یک امر است. بالاست و در یک زمان و در یک مکان در زمین واقع میشود. محدوده امور بسیار بزرگ است و آسمانها پر از امور است. ما در کف هستیم و آسمانها پر از امور است که در قالب ماجراها و در قالب وعدهها دارد پایین میآید. ارزاق، آیات، انذارها و چیزهای دیگر دارند پایین میآیند. چرا میگوییم دارند پایین میآیند؟ چون در آسمانها جریان وجود دارد. یک نوعِ جریان، جریان به سمت بالاست. زندگیهایی وجود دارد و علاوه برزندگیها، جریاناتی وجود دارد. جریان امور با زیرمجموعههایشان (که زیرمجموعههای امور هم زیاد است؛ آیات، انذارها، ارزاق، وعدهها و چیزهای دیگر)، اینها جریان به سوی پایین است در آسمانها. درعوالم به خصوص در آسمانها جریان از بالا به سوی پایین است. یک نوع جریان هم هست که جریان به سوی بالاست: «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصّالِحُ يَرْفَعُهُ»[۴]. کلام طیب به سوی خدا بالا میرود. یا مثلا داریم که دعا کنید؛ دعای شما بالا میرود. مسیر دعا، مسیر به سوی بالاست. مسیر استجابت دعا مسیر به سوی پایین است. پس در عوالم و آسمانها ضمن اینکه افرادی هستند و زندگیهایی هست؛ دو نوع جریان وجود دارد: جریان به سوی بالا و جریان به سوی پایین.
سلوک انسانها، رشد انسانها، جریانی به سوی بالاست. غیّ برعکس رشد است. جریان به سوی پایین است. از سطح به سمت اعماق است؛ این میشود غیّ. پس غیّ؛ هر جریان به سوی پایین نیست، بلکه جریان به سوی پایین از سطح صفر برزخی است. یعنی از صفر به سمت منفی یک، منفی دو، … میشود غیّ. در مقابل، از هر جایی به سمت بالا، رشد حساب میشود.
دلایلی دیگر برای اینکه چرا باید به آسمان نگاه کنیم
دلایل دیگری هم هست که چرا باید به آسمان نگاه کنیم. خداوند در آیه ۶ سوره ق میفرماید: «أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ»؛ به آسمان نگاه نمیکنند. چرا به آسمان نگاه کنند؟ به خاطر اینکه:
۱- «كَيْفَ بَنَيْناها»؛ ببینند چگونه ما آسمان را ساختیم.
۲- «و زَيَّنَّاها»؛ چگونه زینتش کردیم.
۳- «وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ»؛ هیچ شکافی ندارد.
یا در آیات ۱۷ و ۱۸ سوره غاشیه مطرح میشود که «أَ فَلا یَنْظُرُونَ إِلَى الْابِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ وَ إِلَى السَّماءِ …»؛ آیا به آسمان نگاه نمیکنند؟ پس این دعوت به نگاه به آسمان است. اما چرا نگاه کنند؟ تا متوجه شوند که «کَیْفَ رُفِعَتْ». تمام اینها از دلایل نگاه به آسمان است؛ از دلایل پرداختن به آسمان است.
[۴] – فاطر: ۱۰