معلومات صحیح مقدمه تفکر در آسمانها و زمین است
تا اینجا گفتیم انسان باید ابتدا نسبت به آسمانها و زمین معلومات داشته باشد و قائل باشد که این آسمان نظام دارد و این نظام، در دست خداست. همچنین باید قائل باشد که آسمان تابلویی از آیات است و خداوند با زبان آیات در آسمان دارد با ما صحبت میکند. آسمان به حسب آیاتش آینهای از نشئات و سرانجام انسان است. آینهای از قواعد نظام خداوندی است. به واسطة آن چیزی که میبینیم، خداوند به زبان تصویر با ما صحبت میکند: آینده ما هم چنین خواهد شد.
این مسائل از منظر دانشمندی که قائل به تاثیر اجرام آسمانی بر امور است، مطرح میشود. اما وقتی دانشمندی بر اساس علوم جدید، عبور نور از خلال ستارهها را بررسی میکند و اثر ستارهها بر نور را مطالعه میکند. پرتو نوری که در حال پایین آمدن است، وقتی وارد جاذبه ستارهها شود، مسیرش تغییر میکند. البته اگر با فاصلة زیاد از ستاره عبور کند، اثر نمیگیرد. فیزیک امروزی به این مسأله قائل است. اگر بر سر راه یک امر، تمام ستارهها نیستند؛ بلکه چند ستاره هست. پس اگر هر ستاره یک جهنم باشد، چند تا جهنم بر سر راه یک انسان هست. خدایا، آیندة من هم مشابه حرکتی است که پرتو نور از خلال ستارهها دارد؛ نکند من هم به جهنم نزدیک شوم.
همان طور که میگوییم ستارگان جاذبه دارند، درباره جهنم داریم: «إِنَّ عَذابَها کانَ غَرامًا[۲]»؛ میآید و میگیرد. همچنین در خلال نشئات هم بهشتهای «نُزُلی» داریم و هم جهنمهای «نُزُلی»[۳]. یعنی جلو میآیند و فرد را در بر میگیرند و به سمت خود میکشند. تقریبا همان رفتاری که جاذبة ستارگان دارد، دربارة بهشتها و جهنمها هم وجود دارد. وقتی در جاذبه اربعین قرار میگیرید، به آن سمت کشیده میشوید. همین طور وقتی در جمع خوبان قرار میگیرید، شما را میکشد. خدایا، مسیر ما را موظبت کن تا در خلال زندگی دچار مشکل نشوم.
چرا این نتایج را ما نمیتوانیم بگیریم؟! مگر ما مؤمن نیستیم؟ به صرف نگاه کردن به آسمان، این نتایج گرفته نمیشود. چون ما در این موضوع جزو عوام هستیم و عالم نیستیم. ما با علوم مربوط به آن آشنا نیستیم. در هر دانشی، وقتی شما عالم باشید، از یک دستاورد به وجد میآیید و دیگران فقط با تحیّر نگاه میکنند و حداکثر زیبایی میبینند. ما وقتی به آسمان نگاه میکنیم، تعدادی ستارة زیبا میبینیم. ما حتی صور فلکی را دنبال نمیکنیم؛ چه برسد به خاصیت صور فلکی و اجرام سماوی. پس باید معلوماتی باشد که به حسب آن این نتایج گرفته شود. قسمت عمدة نتایج هم اخروی است. اگر بخواهیم نتایج را در قبال مقولات آینده بگیریم، باید ظاهر آسمان را ببینیم و با معلوماتش آشنا باشیم. همچنین باید در آسمان قائل به نظام باشیم و قائل به این که خدایی در آسمان وجود دارد. باید قايل باشیم به این که اینها آیه هستند و ایمان به آیات موجود در آسمانها و زمین داشته باشیم. اینها مقدمه است؛ و اینکه این چیزی که در آسمان هست، به شدت نظم و نظام دارد. ما وقتی میگوییم که آسمان نظم و نظام دارد، جاهلانه است و به حسب شنیدههای ما از مؤمنان است. معلومات این نظم و نظام را نداریم و آن را خودمان تجربه نکردهایم؛ پس اگر میگوییم «رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً»، به حسب علم و تجربه نیست؛ بلکه به حسب یک ایمان بسیار اجمالی است و این جواب نمیدهد. پس شما باید به حسب علم تأثیر ستاگان بر امور، آشنا باشید که الان چه دارد واقع میشود و سپس به حسب نگاه آیاتی، نتایج اخروی بگیرید. چه در قبال این که الان چه دارد در آسمان واقع میشود و چه در قبال آینده، باید قايل به نظام باشید، یعنی همان ذکر الله. خدایا، کل این آسمان محضر توست.
یک مثال ساده مطرح کنیم. پادشاه نشسته است و شطرنج بازی میکند. شما نمیگویید که عناصر شطرنج خودشان این طرف و آن طرف رفتند؛ بلکه میگویید صفحه شطرنجی در محضر پادشاه گذاشته شده و پادشاه دارد کار میکند. حداقل این اعتقاد را در قبال صفحه ستارگان در پیشگاه خدا داشته باشیم. چطور حرکت یک عنصر در صفحه شطرنج این فکر را پر رنگ میکند که یک قوه عاقله پشتوانة آن است؛ در آسمان ستارگان هم حتما قوه عاقلهای وجود دارد. این قوة عاقله را به خدا نسبت میدهیم: ذکر الله؛ صفحة ستارگان در محضر خدا. حالا در نظر بگیرید که پادشاه به وزرا و مسؤولان میگوید هر طور در صفحه شطرنج، مهرهها را حرکت دادم، کارها را همان طور انجام دهید. گاهی در ادارهها، وقتی یک مسؤول دستوری مینویسد، حتی رنگ نوشتة او برای کارمندان قدیمی معنای مشخصی دارد و باید اثر داده شود. ای کاش به صحفة ستارگان، حداقل به اندازة صفحه شطرنج اعتقاد داشتیم. ای کاش میگفتیم که هر حرکتی در آسمان ستارگان حساب دارد.