نگاه به آسمانها در قرآن
همانطور که چرایی پرداختن به آسمانها را درون قرآن بررسی کردیم، چگونه پرداختن به آسمانها را هم از درون قرآن جستجو میکنیم. خدایا، تو در قرآن چه فرمودهای؟ تو در آیات مربوط به آسمان و آسمانها میفرمایی که چه کار کنیم؟ در قبال آسمان چه رفتاری کنیم؟
در جستجوی چگونگی پرداختن به آسمانها در قرآن، به تعدادی عنوان برخورد میکنیم. اولین عنوان به نگاه ربط پیدا میکند: نگاه به آسمانها. نگاه به آسمانها در قرآن با واژههای مختلف مطرح شده است. حداقل با چهار ریشه «رأي»، «نظر»، «بصر»، «رقب» نگاه به آسمانها در قرآن آمده است.
این جالب است. آیا ما باید به آسمان نگاه کنیم؟ چرا نگاه کنیم؟ خداوند چه توضیحی میدهد؟ چرا خدا نگاه به آسمان را با چند نوع واژه مطرح میکند؟ آیا بین این واژهها تفاوتی و ماجرایی هست؟ یک مقدار در این موضوع وارد شویم.
اولین آیهای که در این زمینه مطرح است، آیه ۷۵ سوره انعام است، که خداوند میفرماید: «وَ کَذلِکَ نُري إِبْراهيمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ وَ لِيَکُونَ مِنَ الْمُوقِنينَ». در آیه ۱۸۵ اعراف هم میفرماید: «أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا في مَلَکُوتِ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ»؛ چرا به ملکوت آسمانها و زمین نگاه نمیکنند؟ همینطور آیات دیگری هم داریم؛ مثلا در آیه ۱۰۱ یونس خداوند میفرماید: «قُلِ انْظُرُوا ما ذا فِي السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ». به هرحال آیات مختلفی هست. در مجموع حداقل ۳۵ آیه در این زمینه وجود دارد که میگوید به آسمانها نگاه کنید.
چرا خداوند اینقدر تاکید دارد؟ در مورد روزه گرفتن، فقط یک آیه داریم که میفرماید روزه بگیرید؛ اما حداقل ۳۵ بار خداوند میفرماید که به آسمانها نگاه کنید. اگر یکبار هم میفرمود، نتیجه میگرفتیم که موضوع مهمی است؛ چه برسد به اینکه ۳۵ بار خداوند میفرماید. ماجرا چیست؟ برای فهم ماجرا، یک مقدار به تفکیک به برخی از این آیات نگاه کنیم.
ابتدا «رؤیت» آسمانها را که ۲۵ آیه دارد، مرور میکنیم؛ سپس «نظر» به آسمانها که شش آیه دارد؛ بعد «بصر» به آسمانها که هفت آیه دارد؛ سپس «رقب» یا ارتقاب آسمانها که فقط یک آیه دارد: «فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّماءُ بِدُخانٍ مُبينٍ» (دخان:۱۰). این آیات را یکییکی مطرح میکنیم.
چرا خداوند میفرماید به آسمانها نگاه کنید؟
این چراییها مهم است. خداوند به ما میفرماید به آسمانها نگاه کنید؛ پس باید برای ما منطق داشته باشد. فرض کنید کسی کاری انجام داده که ناتمام است. اگر از او بخواهید که کارش را ببینید، میگوید که یک مقدار صبر کنید و بگذارید کامل شود؛ بعد آن را ببینید. کار باید به یک حدی برسد که قابل دیدن باشد؛ بعد آن را ببینید. یعنی ما کار را تا وقتی ناقص است پنهان میکنیم و ارایه نمیکنیم. خداوند در قرآن حداقل ۴۱ بار دارد جار میزند که بیایید نگاه کنید؛ بیایید نگاه کنید؛ آیا نگاه نمیکنید؟ چرا نگاه نمیکنید!؟
اگر یک نگاه سطحی به این ۴۱ آیه بکنید، حداقل تأکید از آن برداشت میشود: خداوند دارد تأکید میکند که بیایید به آسمانها نگاه کنید. بعضی جاها به نظر میرسد که لحن خداوند حاکی از توبیخ است: چرا نگاه نمیکنید!؟ بعضی جاها لحن خدا آمرانه است. در چه صورت خداوند این کار را میکند؟
حیطهای که خداوند به آن دعوت میکند چیست؟ موضوع این نیست که از پایین به بالا نگاه کنید؛ موضوع این نیست که از زمین به آسمان نگاه کنید. خداوند میفرماید «کل آسمانهای هفتگانه و حتی ملکوت آسمانها» را نگاه کنید. پس منطقهای که خداوند دارد دعوت یا امر به دیدن آن میکند، یا توبیخ میکند که چرا آن را نگاه نمیکنید، منطقه بزرگی است. ابعاد مادی و دخانی و برزخی و ملکوتی دارد. هم حجم آن بزرگ است و هم ابعاد مختلف دارد. اما چرا اینقدر تاکید میکند!؟ حتما کار خدا کامل است. حتما ماجرایی هست و دلیلی دارد. خود این موضوع باید برای ما جلب توجه کند که چرا خداوند دعوت به نگاه میکند.
بحث نگاه را ذیل «چگونگی پرداختن به آسمانها» آوردیم. برای پرداختن به آسمانها چه کار کنیم؟ اول نگاه کن؛ یعنی ابتدا با نگاه شروع کن. نگاه، ابتدای پرداختن به آسمانهاست. لذا این بحث را در چرا پرداختن به آسمانها نیاوردیم. برای پرداختن به آسمانها باید چه کار کنم؟ اول نگاه کن. مسلما خداوند رفتارهای دیگری را هم مطرح میکند؛ ولی مقدمه هر رفتار دیگری نگاه است. اگر نگاه نکنید و با دقت نگاه نکنید، کارهای بعد را هم نمیشود انجام داد؛ به خصوص وقتی خداوند میفرماید که «بصر» داشته باشید.
وقتی خداوند نگاه به آسمانها را با واژه «نظر» مطرح میکند، بیشتر رنگ و بوی این را دارد که نگاه کنید و یک چیزهای جالبی در آن پیدا کنید. وقتی نگاه به آسمانها را با واژه «رأی» مطرح میکند، یعنی جامعنگر باشید. این موضوع را بیشتر به انسان منتقل میکند. بیشترین آیهها هم ذیل رأی است. وقتی خداوند نگاه به آسمانها را با واژه «بصر» مطرح میکند (که هفت آیه دارد)، یعنی ظاهر را ببینید و حقیقتی را برداشت کنید. این موضوع جالب است. پس حقایقی در آسمانها وجود دارد؛ یا این که بر اساس آسمانها باید حقایقی را نتیجه گرفت. لذا خداوند دعوت میکند که نگاه کنید و بصر داشته باشید. یعنی آن حقیقت مد نظر را متوجه شوید. وقتی خداوند با واژه رقب صحبت میکند (که یک آیه هم در این زمینه هست)، یعنی اینقدر ماجرا دقیق و مهم است که شما میتوانید مانند یک گزارشگر مسابقه دو، موضوع را تا لحظه آخر دنبال کنید و ببینید چه کسی برنده شد. حساسیت گزارشگری یک مسابقه دو خیلی زیاد است، به خصوص از نگاه دوربین و در لحظات آخر. چه کسی برنده شد؟ دوندههایی که میخواهند به انتها برسند، حتی برای این که ثانیهای یا دهم ثانیهای زودتر برسند، سینهشان را سپر میکنند، شاید زودتر برسند. شاید از دونده دیگر دهم ثانیهای زودتر برسند. گزارشگری چنین ماجرایی خیلی مهم است. بعضی موضوعات موجود در آسمانها به قدری مهم است که خداوند میفرماید ارتقاب داشته باشید. پس موضوع مهم است.
ماجرای آسمانها یک بازیچه نیست. درست است که آسمانها زینت داده شدهاند؛ درست است که ظاهرش زینت است؛ اما ورای این زینت، حقایقی مطرح است. آسمانها بازیچه نیستند. آسمانها بر اساس لهو و لعب نیستند. خداوند به خاطر بازی کودکانه آسمانها را ایجاد نکرده است.